فقط گاهی اوقات... باید... بغضت را فرو بخوری و...
... لبخندی بزنی... و بگویی:
اختیار دلم با تو بود...
نه... اصلا تمام دلم مال تو بود...
شکست که شکست...
مهم نیست!
فدای سرت!
صدایِ تو...
دیدنِ تو...
بوسیدنِ تو...
در آغوش کشیدنِ تو...
حتی...
فکر کردن به تو برای من آرامش بخشه...
مي گويند گشتم نبود! نگرد نیست!
اما من صادقانه ميگويم كه گشتم ، يافتم ،
با من بود اما مال من نبود!!!
بگذار دیگری بگردد شاید برای او باشد...
خدای مهـــربان من:
همیــــشه جایی در حوالی دلتــنگی من جــاری می شــوی…
جــاری می شــوی در ابـــریِ چشــمانـــم…
و می بـــاری آنقــدر تا زلال شـــوم…
تا آســمانی شــود هــوایِ دلــم…
آنقــدر که با همـــه روحـــم حــس کنـــم…
داشتــــن تو …
می ارزد…
به تمـــام نداشــته هـــای دنیــــا…
می ارزد…،می ارزد…
خیلی وقته که دیگه نه از اومدن کسی ذوق زده میشم
نه کسی از کنارم بره حوصله دارم نازشو بخرم که برگرده..
آدم بی احساسی نیستم
بی معرفت و نا مرد نیستم
یه زمانی یه کسایی وارد زندگیم شدن
که یه سری بــــاورامو از بین بـــردن!!
بعضےوقتا مجبورے تو فضاے بغضت بخندے
دلت بگیره ولے دلگیرے نکنے
شاکے بشے ولے شکایت نکنے
گریه کنے ولے نذارے اشکات پیدا شن
خیلے چیزا رو ببینے ولے ندیدش بگیرے
خیلے حرفا رو بشنوے ولے نشنیدش بگیرے
خیلے ها دلتو بشکنن ولے تو فقط سکوت
چگونه استـــ حال من…
با غمـــ ها می سازمــــ…
با کنایه ها می سوزمــــــــــ…
به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ…
لبخندی تـــلخـــــــ….
خــــــــــداونــــــــــــــــــــدا…
می شود بگویی کجای این دنیـــــــــــــا جای من استــــــــ…
از تــــــــــــــو و دنـــیایی که آفـــــــــــریدی
فقط در اعماق زمینـــــ اندازه یه قـــــــبر
فقط یک قبـــــــــــــــر…
در دور تـــــــــــرین نقطه جــــــهانــــ
می خــــــــــــواهمـــــــــ...
خــــــــدایـــــا خــــــسته ام خــــــستهـــــــ…
بگم به سلامتی؟
سلامتی چی؟
به سلامتی روزگار که تو اوج جوونی پیرمون کرده ؟
به سلامتی زندگی که هیچ جوره باهامون راه نیومده؟
به سلامتی غرورم که شکست ؟
هه به سلامتی دلم که سادگی کرد و دل بست و شکسته شد؟
به سلامتی چشام که یکی اشکه یکی خون؟
اخه به سلامتی چی؟ به سلامتی کی ؟
پس میزنیم به سلامتی قبرم که با وجود این همه بدبختی یه روز
تمام وجودمو به اغوش میکشه .............
دلـم کسـی رومیخـوادکـہ وقتـی بهش میـگـــــم خداحافـظ بای
بگـہ:بـازچہ مرگتـہ روانـی؟؟
مـن دوسـتـتـــــ دارم فـکـرمی کنـی بـه این راحتـیـاولـتـــــ می کنـم؟؟!!
✖دلـــــم کسی رومیخـوادکہ درکـــــم کنـه نه ترکـــــم!✖
دلـــــم کسی رومیخـوادکہ تابفهـمـہ یکـی میخـوادرابطمـونـوخـرابـــــ کنہ بگہ:اون بـامـن توعصابتـوخوردنـکـن... !!
دلـم کسی رومیخـوادکہ وقتی باهاش قـهـرم اس بده:ببیـن قهـری باش ولی میکشمت اگہ حواسـتـــــ به من نبـاشـہ افتـاد؟؟!!
دلـــــم کسی رومیخـوادکہ وقـتـی باهم دعـوامی کنیم بگہ ببین تـاآشتـی نکردی نمی خوابیا!!
دلـــــم کسـی رومیخـوادکہ نگہ همینہ کہ هستـــــ !!نگہ هرطورمیلـتـہ!!
دلـــــم کسی رومیخـوادکہ دوســـــم داشتہ باشہ...کسـی کہ دلـش جـــــزمـن کـَسِ دیگہ ای رونخـواد...کـسـی کـہ.... !!
(ولی حیفـــــ نیستـــــ ...!!)
بگذار بگوینـد مغـــــــرور استـــ ...
بگذار بگوینـــد چشم به نگــاه هیچکس نمی دوزد
اصلا بگذار هر که هر چــه که می خواهـــد بگویـــد
تــو که بیایــی خواهنــد دیــد آن مغــرور
محبتـــ هایـش را خرج هــر غریــبه ای نمی کرده
بگذار ببینند عاشــقی می کنــد, می خنــدد, در آغوش میگیرد
چشـــم می دوزد, اما تنـها به نگـاه تــــو ...
بگذار هر که هر چــه که می خواهـــد بگویـــد
تـو که بیایــی دنیــا آن روی مـرا خواهــد دیــد
آن روی پنهانــم را ... آن روی عاشقــم را ...
گاهی هم اینجوری فکر کنید بد نیست ! اومرد است .
دستهایش از تو زبر تر وپهن تر است .
صورتش ته ریشی دارد و جای گریه کردن موهایش سفید می شود .
او با همان دستهای زبرش تو را نوازش می کند .
وباهمان صورت ناصاف وناملایم تو را می بوسد وتو آرام می شوی .
به او سخت نگیر ، او را خراب نکن ، او را نامرد نخوان !
آنقدر او را با پول وثروتش اندازه گیری نکن .
فقط به اونخ بده تا زمین وزمان را برایت بدوزد .
فقط با او روراست باش تا دنیا را به پایت بریزد .
آن مردی که صحبتش را میکنم خیلی تنها تر از زن است .
لاک به ناخن هایش نمی زند که هر وقت دلش یک جوری شد دستهایش،
را باز کند ناخنهایش را نگاه کند وته دلش از خودش خوشش بیاید !
مرد میتواند وقتی دلش گرفت به دوستش زنگ بزند یک دل سیر گریه کند وسبک شود .
مرد ، درد هایش را اشک می کند فرو می ریزد در قلبی که به وسعت در یاست،
یک وقت هایی ،یک جاهایی باید گفت :میم مثل مرد .
تقدیم به تمام مردان محترم ایران .
وارد که می شوی دنیا دنیا عشق رابه پایت می ریزند
تو در افکار خودغوطه وری واو با مهر دستانت را می گیرد
تو آرام آرام می فهمی که این جا "بهشت گمشده ات" است
واو می شود "فرشته نجات زندگیت " هنوز سردر گمی ،
اما با او تمام راه ها برایت روشن است فقط کافیست که قدم برداری....
تو می لرزی ومی لغزی ولی او در حریم تمام حرمت های خوانده شده
وقانون های نوشته شده محکم ایستاده
واین جا دلت قرص می شود وپشتت گرم ...
تودرپی آنهاروان می شوی تا بدا نی آنچه نمی دانی ....
تن سرد ویخ زده ات با جادوی نگاه و کلام اوهمچون کبوتری سبکبال
ازنار می گذرد وسواربر نور می شود ...
او یک راهنما است پر از آواهای آسمانی.....
اسـ ـمش را می گـ ـذاریم دوست مجـ ـازے
♥
امـ ـا آنسـ ـو یک آدم حقیقـ ـی نشستـ ـه
♥
وقـ ـت می گذارد برایـ ـم ، وقت می گـ ـذارم برایـ ـش
♥
وقتی در صحبت هـایم بعنوان دوسـ ـت یاد می شود
♥
مطمئـ ـن می شـ ـوم کـ ـه حـ ـقیقتیست
♥
هـ ـر چنـ ـد کنـ ـار هـ ـم نبـ ـاشیـ ـــــ ــــم
♥
هـ ـر چنـ ـد صـ ـدای هم را هم نشنیـ ـده باشیم
♥
من برایش سلامتـــــ ـــی و شـــــ ـادی آرزو دارم
هـ ـر کجـــــ ــــــا کـ ـه باشـ ــــد
تقدیم به همه دوستای مجازی گلممممم
دوستوووون دارممممم تا ابدددد
آدم های ساده را دوست دارم!
همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند!
همان ها که برای... همه لبخند دارند!
همان ها که همیشه هستند، برای همه هستند!
آدم های ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعت ها تماشا کرد؛
عمرشان کوتاه است!!
آدم های ساده را دوست دارم!
بوی ناب “ آدم ” می دهند
♥چرا؟!؟♥
ღچون با همه میخندمღ
♥همه رو دلداری میدم♥
ღنگران همه میشمღ
♥ب همه اهمیت میدم♥
ღبغض خیلی هارو به خنده تبدیل میکنمღ
✘ولی✘
✘هیچ کس✘
✘هیچ وقت✘
^نفهمید^
♥تودلم♥
ღچی میگذرهღ
خدایا...
نه پول میخوام...
نه ماشین مدل بالا...
نه ویلا روبروی دریا...
هیچ چی ازت نمیخوام که به زندگیم اضافه کنی...
فقط اونی که دوسش دارم...
بعضی وقتا یه جوری نگام میکنه...
با نگاش میگه دوسم داره...
اون نگاهو هیچوقت ازم نگیر ...
همین..
محکمتر از آنم که برای تنها نبودنم آنچه را که اسمش را غرور گذاشته ام برایت به زمین بکوبم..
احساس من قیمتی داشت که تو برای پرداخت آن فقیر بودی..
